به هادس خوش آمدید

از زمین و زمان برای دختر می بارد.با هزار امید از حومه ی کرمان برای تحصیل به تهران می آید. تهران آماج حملات موشکی است.به اسرار نامزدش به خانه ی یکی از اقوام پناه می برد.بکارتش را در غمار اطمینان می بازد و مورد تجاوز قرار می گیرد.انتقام می خواهد. چشم هایش را می بندد.همه یکسانند و مقصر. 

این قسمتی از خط داستانی رمان به هادس خوش آمدید،تازه ترین اثر بلقیس سلیمانی است.

این اثر از لحاظ زبان روایت زبانی ساده و روان دارد و از جهت خوانش خواننده را اذیت نمی کند. از دیگر نکات مثبت این اثر نگاهی متفاوت به جنگ و حواشی جنگ است هر چند که جنگ محور اصلی این رمان نیست.دختر در باتاقی از معضلات دهه ی شصت دست و پا می زند.و نویسنده سعی بر این دارد تا این کشمکش ها را توصیف کند و آیینه ای از اجتماع دهه ی شصت ایران و انقلاب باشد.دهه ی دگر گونی های بنیادین.ور افتادن خان ها . دهه ی زیاده روی ها و تحجر ها.کج روی ها.سو استفاده ها.اما تا چه اندازه موفق بوده ؟ 

نویسنده هرگز از عهده ی روایت سالم این اثر بر نمی آید.به طوری که با فرض روایت دانای کل دچار تناقض های روایتی می شویم .90درصد داستان ار نگاه شخصیت اصلی رمان(رودابه) روایت می شود.حال اگر بپذیریم که راوی دانای کل محدود است آنگاه در جاهایی خروج از نظر گاه دارد که از چشم خواننده ی تیز بین پنهان نمی ماند.وجود اسامی زیاد از دیگر مشکلات این رمان به حساب می آید.بعضی شخصیت ها ماند احسان متناسب با جایگاهی که باید داشته باشند و نقشی که به دوش دارند ساخته نمی شوند.توصیفات بسیار زیاد و بی جایگاه که نوسینده برای خلق فضای مورد نظر خود در آنها زیاده روی کرده است باعث خسته کننده شدن این اثر می شود. در این رمان گرایش های فیمنیستی نویسنده نیز از توجه خواننده ی حرفه ای مخفی نمی ماند. البته در مورد تعلیغ های مصنوعی نیز نویسنده باز هم  کمی زیاده روی کرده است امادر مجموع این نقد کوتاه که بیشتر به معرفی می ماند تا نقد، نبایداز آیینه بودن این اثر نسبت به یک برهه ی حساس تاریخی - اجتماعی ایران که تحولات مثبت و منفی بسیاری همراه خود داشت بگذریم .