بارون وسط مرداد

محمد حسین اربابی

بارون وسط مرداد

محمد حسین اربابی

((بگذراز دیروز))

بگذر از دیروز امروز هست

پایمان بر پله فرداهاست

چشم از دیوار بردار ،مقصد ما پشت این دیوار

 در سرزمین افق منتظر ماست

بگذر از آرامش دریا که به دل توفانی است  

برای غرق شدن می جنگد و ساحل را به عقب می راند 

بگذر از آرامش تا به سوی تو بیاید 

 مثل آن قطره از آرامش چشم بگذر  

به صحرا بزن و به کام برس 

 امروز، دست های تو را به من هدیه داد 

 تا به سرزمین های افق دل بندم 

 آرامشم را دادم تا به آرامشی چون تو برسم 

 من برای غرق شدن می جنگم 

 موج نگاه توست  

که این جنگ را می سازد 

 آری 

 من موجی ام  

من همان تکه چوبم در ساحل 

 من همان تکه چوبم منتظر توفان 

 تا دست به دریا بدهم 

 تا مرا با خود ببرد 

 

 

 نویسنده: بارون وسط مرداد

نظرات 2 + ارسال نظر
آذر چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 17:23

خیلی خوب بود ممنون.اگه میشه شعر بیشتر تو بلاگتون بذارید

من شعرای چاپ شدمو میذازم . که البته زیاد نیست ولی بازم چشم

بارون وسط مرداد

نوبهار جمعه 21 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 17:24

شاید امروز تا به فردا زندگی مهلت نداد!
خیلی قشنگ بود شعرت..

اکثر ماها امروز رو به حسرت گذشته و آرزوی فردا می بازیم بدون اینکه متوجه بشیم دیروز گذشته و فردا ممکنه هرگز نیاد.
ممنون از نظرت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد